نقدی بر مجله ی فیلم پن
ابتدا جا دارد خسته نباشیدی جانانه
نثارتان کنم،
واقعا درآوردن مجله ای حتی الکترونیک کاری بسیار دشوار و
ستایش برانگیز است،شاید در ابتدای این مسیر هستید،شما و همکارانتان،ولی میدانم تا
اینجا هم زحمات بسیاری را گردن نهادید.برایتان بهترین آرزوها را داشته و دارم،
اما:
چرا اینقدر مفلوک و لنگ در هوا،نقدهای پراکنده که هیچ نظریه
ای را جانب داری نمیکند،آیا سینما دوست هستید؟خوب هنری ندارید،ما همه سینه چاک
سینماییم.
برای ارتقای سطح مخاطب و بهتر فهمیدن این پدیده ی مدرن تلاش
میکنید؟ آخر چگونه؟ چرا هیچ متد منسجمی یا نقشه ی واضحی از این سه شماره نمی
یابم،آخرینتان هم معرکه ست،ربط بادیگارد و آینه های روبرو و فیلم برنده کن؟
خشم و هیاهو و سه میمون؟
بهتر نیست مقداری منسجم تر و با خط و ربطی نظری ادامه دهید؟
آخر شما به جه نظریه ی جدیدی در سینما رسیدید و میخواهید در
ورای این نقدها به آن اشاره کنید؟هرکدام از نقدهای شما که مسیر نظریه ی خود را
داراست،البته اگر نظریه ای باشد!!بهتر نیست به جای پرداختن گل من گلی منسجم تر و
با رویکرد و مسیر ادامه دهید؟
اگر قرار است با سینمای کلاسیک یا همان نمای دور خودتان
آشنا شویم،روی یک سینما یا سینماگر کار کنید تا بعد از خواندن ده شماره از مجله
شما چیزی دستمان را بگیرد،و نمای نزدیک هم همینطور.جسارتا به فیلمهای زلم زیمبو ای
که تو خالی و پوشالی هستند بپردازید بهتر نیست؟ همین فیلم مزخرف از مرگ
بازگشته.سینمای ایران هم همینطور، اگر بتوان لفظ سینما را به آن اطلاق
نمود.فیلمهای خوبی که در این سینما ساخته شده اند و مهجورند را با نقد و بررسی به
مخاطبتان معرفی کنید.فیلم چیزهایی هست که نمیدانی یا عیار 14 نمونه های خوبی از
این دسته هستند.و فیلمهای کارگردانانی که بی دلیل اسمشان رشد کرده و نیاز به تیزی
نقد دارند تا کمی بادشان خالی شود...
در آخر:
خواهشمندم از این لذت دیدن فیلم و بیان آن برای مخاطب دست
کشیده و به نقد بپردازید.امیدوارم عرایض بنده باعث رشد مجله حضرتعالی گردد.
برای موسوی
سردبیر مجله فیلم پن
- ۹۵/۰۳/۳۱