این روزها که میگذرد
معنی اخلاق در این روزگار از
مزخرفترین واژه هاییست که میشنوم،
یا حتی میبینم.
و افرادی که اخلاق قرقره میکند و غرولند،مضحک ترین پی او وی
را نسبت به پیرامونشان دارند.دید بنده نسبت به این ادا و اطوارها و پند و اندرزها
فیش آی است.
شارلاتانها
عقیم ها
اخته ها
انتلکت ها خدمت شما سلام عرض میکنم و خدمت نحیف فکر شما
چنین میفرمایم که تا خون به مغزم میرسد سخن نغزم میرسد.یک تنه مسیر منحرف شده خرده
انتلکتهای منحرف چپ و راست را صاف مینمایم.تا کسی جرات نکند سمت ابد و یک روز رود
چه خویشتن بازانه خودش را هم سیمرغ کند و فرو کند به حلق فیلمباز(فیلمساز)...
وقتی سیبل را درست نشانه بگیرم،تند و کند ندارد،با کاتیوشا
هدف را له میکنم،چون افرادی که در مقابل بنده اند یا سواد ندارند یا خرده سواد.
میگویید فیلم خوب است،خوب دلیل؟
چرا با یک تیپا در میروید و عقب نشینی...
اگر نظری دارید چرا با بشکن من نیاز به حمام پیدا میکنید؟
خوب کمتر چایی بخورید قبل کلاسهایم...
به جای این خزعبلات یکبار یا مرا بپذیرید و سرکلاسم
حاضرشوید یا گورتان را...
حساب نقد،نقد است.تعارف نداد.اخلاق در نقد در بی تعارفیست،
منتقد دروغ نمیگوید،ریاکارنیست.میدرد!نه خودی را که هنرمند
است بلکه انتلکت و شارلاتان را...
خوب اگر مخاطب فریب شارلاتان یا انتلکت را میل نماید،منتقد
میشود:تند،خشن،بی اخلاق،چرا؟
چون مخل حس جوگیرانه مخاطب با اثرشده و مخاطب فریاد
میزند:چرا مرا ازخواب بیدار کردی،میخواستم حالا حالا ها خوابیده زندگی
بسپارم.مانند کودکی که اتساع شعاع ماتحت دارد.
منتقد حمله میکند،منتقد از شیر هم گذشته و کودک است،کودک
دروغ نمیگویی،تعارف ندارد،حرف ازکینه نمیرند،وفقط هرچیز را که دیده نقل میکند.
عنان از کف دهندگان در جلسات من بدانید:
سینما و هنر جای انگیختن نیست بلکه برانگیختن است.
سوبژکتو نیست،اوبژکتیو است.
- ۹۵/۰۲/۲۶